برای بررسی مفهوم
در صنعت ، موارد بسیاری را دیده ایم که یک سازنده کالا ، کالایی را با مشخصاتی که از نظر او بهتر از مشخصات کالای موجود در بازار است عرضه میکند
و انتظار دارد مردم به علت این مرغوبیت ، بیشتر از کالای او استقبال کنند
و می بیند که به همان هدف نمی رسد. این سازندگان ، مرغوبیت کالای خود را تا آنجا که جنبه احساسی دارد با عادات مشخص خود تعیین می کنند
و از عادات عمومی مصرف کنندگان بی خبرند –
و یا در آنجا که مرغوبیت ناشی از عوامل منطقی است فراموش می کنند که بدون تفسیر تبلیغاتی کافی و تکیه بر روی عادات حسی مردم، کاری از پیش نمیبرد
تکیه گاه اصلی طراحی تبلیغات به صورت استند احساس آدمی است نه عقل وی و ما از عقل آدمی به عنوان پلی برای رسیدن قرارگاه احساس استفاده میکنیم.
وسيله خوب رساندن استند تبلیغاتی آن نیست که مردم آن را خوب بدانند
و متکی به عادات آنها باشد بلکه باید راه نفوذ هدف را به ذهنیات مردم هموار کند
و برای رسیدن به این مقصود از تمامی حساسیتهای ذهنی جامعه بهره برداری کند
طراحی استند
هنر طراحی گرافیکی یکی از ابزارهای اصلی تبلیغات برای تغییر عادات حسی مردم و ایجاد نیازهای جدیدی است
که میتواند ساخته ما را به عنوان یک دارو به صورتی قابل استفاده در آورد.
در کار تبلیغات ما با هنر صاحب هدف مواجهیم ولی بدیهی است اگر تبلیغات ما مستقل و بدون استفاده از وسایل تبلیغات عمومی مثب استند منتشر شود ،
ما ناچاریم حواشی جالبی از هنر عاری از هدف به آن بیفزاییم ( هنری که هدف ، زیبایی باشد نه برای هدایت مردم ) تا آن افزوده بتواند انگیزه ای باشد برای قرار دادن مردم در مسیر تبلیغات ما.
ولی آنجا که ما از استند و سایر رسانه های تبلیغاتی استفاده می کنیم، این وظیفه را گردانندگان وسائل تبلیغاتی به عهده دارند.
طراحی استند تبلیغاتی برای نمایشگاه ها و همایشها اهمیت بسیاری دارد
برای مثال هر ساله نمایشگاهی با عنوان مواد غذایی در نمایشگاه بین المللی تهران برگزار می شود
و علت اصلی برگزاری نمایشگاه ، تبلیغات محیطی و آگاهی رساندن مردم ، اعم از مصرف کنندگان و کسانی که به نوعی با اینگونه محصولات ارتباط دارند،
از محصولات جدید و تغییر و تحولات در تولید و بسته بندی اینگونه محصولات است .
وقتی یک نمایشگاه خوب و جالب باشد بدون شک انبوهی از بازدید کنندگان را به خود جلب خواهد کرد.
اگر غرفه دارای طراحی استند های فوق العاده جذاب نباشد
و یا بعد کافی علاقه بینندگان را جلب کرده باشد نمی توان حدس زد که چند هزار نفر از آن بازدید خواهند کرد
یا اصلا کسی رغبت چندانی به بازدید از آن نشان نخواهد داد.
اغلب بازدید کنندگان قبلا غرفه هایی را که می خواهند بازدید کنند، با توجه به استند آن انتخاب می کنند
و اگر وقت کافی یا اضافی داشته باشند ممکن است در صدد شناسایی غرفه های جالب دیگر بر آیند.
اگر استند و تبلیغات غرفه ای توجه آنان را جلب نکند ممکن است از کنار آن بی تفاوت بگذرند.
هر غرفه از نمایشگاه مواد غذایی معمولا به طور متوسط مساحتی در حدود ۱۲ تا ۵۰ متر مربع را دار است .
در این مساحت معدود، باید محصولات طوری چیده شوند که بیشترین آگاهی را از طریق طراحی بنر استند و پوستربه بازدید کنندگان بدهند .
بدین منظور دکوراسیون کلی غرفه ها و چیدمان فضای کلی باید با محصولات ارائه شده هماهنگی داشته باشد.
طراحی استند
دکوراسیون کلی غرفه شامل دیوارهای جداکننده و پارتیشن ها ، یعنی مکانی که خریداران و بازدید کنندگان خاص در آنجا پذیرایی شده
و با برگزار کننده غرفه به گفتگو می نشینند ، و کانتر یا میز و استند است.
ضرورت وجودی دیوارهای جدا کننده و پارتیشن ها مشخص است.
کانتر با میز برای فروشندگان یا ارائه دهندگان و با معرفی کنندگان حضوری است که معمولا پشت این گونه میزها ایستاده یا می نشینند
و محصولات شرکت یا کارخانه مورد نظر را معرفی می کنند ، تعبیه شده است .
استندها محصولاتی هستند که بیشترین سهم را در تبلیغ و معرفی محصول بر عهده دارند .
طراحی استند ها معمولا در برگیرنده
در واقع ضرورت وجودی مصنوعی که به طور خلاصه و مفید بتواند محصولات شرکت را به بهترین نحو ممکن
و در کوتاهترین زمان ممکن معرفی کند ، استندها را به وجود آورده است.
تولید کنندگان به این نتیجه رسیده اند که چسباندن پوسترهای تبلیغاتی به در و دیوار یک غرفه و یا چیدن محصولات در مکان های تعیین نشده
و نامشخص یک غرفه ، دیگر شایسته بازدیدکنندگان نیست و باید وسیله ای موجود باشد که بتواند در عین زیبایی و پایداری از عهده این مهم بر آید .
در ضمن باید طوری محصول را معرفی کند که در ذهن بازدید کننده تصویری از محصول مورد نظر را حک کند .
بر اساس موارد فوق ضرورت وجودی استندهای تبلیغاتی اثبات می شود.
در حقیقت استند مناسب قدرت تبلیغات را چندین برابر کرده و می تواند طوری پوستر را به بیننده عرضه کند که محصول مورد نظر در ذهن بیننده ثبت شود .
در واقع پوستر و استند در مجموع تبلیغات را انجام می دهند .
استند ها از دهه ۱۹۶۰ موارد نمایشگاهها شدند.
اغلب استند ها از مواد فی و البته فاتی با وزن زیاد استفاده می شدند.
با مرور زمان و بالا رفتن سطح انتظار استفاده کننده ، فرم و عملکرد استندها نیز پیچیده تر شدند.
در ابتدا استندها معمولا دارای وزن زیادی بودند که اغلب آنها نیز ثابت بوده و قابل حمل و نقل نیز نبودند.
سپس استند هایی وارد بازار شدند که دارای قابلیتهای بهتری بودند
، یعنی علاوه بر اینکه استند وظیفه تبلیغ را به خوبی ادا می کردند ، دارای قابلتهای سبکی ، قابل حمل و نقل بودن ، پرتابل بودن و… نیز بودند.
اگر چه طراحی استند های موجود در نمایشگاه بین المللی متنوعند ، اما تمام آنها را می توان در چند نوع طبقه بندی کرد.
گروهی از آنها از مواد و متریال سبک نظیر آلومینیوم ساخته می شوند که وزن آنها بسیار پایین بوده
و طوری طراحی شده اند که على رقم وزن کم ایستایی بالایی دارند.
به طوریکه حلی با برخورد شخص به آن ورگون نمی شوند. اتصالات در اینگونه استندها بسیار ساده بوده
و مونتاژ و دمونتاژ آن به آسانی صورت میگیرد و نیاز به مهارت خاص در آن نیست .
معمولا دارای کیف حمل و نقل می باشند. فرم در آنها ثابت است و قابلیت تغییر فرم را ندارند.
این استندها معمولا فقط شامل
و نمی توان محصولات را برای معرفی بر روی استند قرار داد.
انواع دیگری از استند ها در تکمیل طرح های قبلی طراحی شده اند که کاملا مدولار بوده
و تمام ویژگیهای یک جسم مدولار را دارا هستند .
یعنی علاوه بر اینکه سبک هستند و ایستایی خوبی دارند، فرم در آنها ثابت نیست
و میتوان از طراحی استند در ساخت فرمهای گوناگون ، برای کاربرد های گوناگون استفاده کرد
من برم هیشکی تنها ♩♬♫ نمیشه بغضی ابری برام وا نمیشه…
طفلکی مادرم بعد من حتما افسرده میشه!!!
کاش میشد اینو لااقل ♩♬♫ بدونی موندم اینجا که تنها نمونی…
عاشقم واقعا نه از این عشقای یک قرونی!!!
زندگی عین دریای بی ♩♬♫ آب من همش راه میرم بی تو تو خواب…
مثل یک کوری ام که عصاشو داده به دست یک کرم شب تاب!!!
آخه تو چی میدونی ازم ♩♬♫ که رو تنم جای چنگال گرگه…
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچکا خدامون بزرگه!!!
من برم هیشکی تنها نمیشه ♩♬♫ بغضی ابری برام وا نمیشه طفلکی مادرم بعد من…
بچگیم توپ چهل تیکه بودم ته اون کوچه تاریکه بودم!!!
خیلی سالا گذشت تا دلم ♩♬♫ ریشه زد تو وجودم…
خیلی سالارو یادم نمونده دورمم خیلی آدم نمونده!!!
من هنوز حرف دارم با ♩♬♫ چشات درد و دل کم نمونده…
زندگی عین دریای بی آب من همش راه میرم بی تو تو خواب!!!
مثل یک کوری ام که عصاشو ♩♬♫ داده به دست یک کرم شب تاب…
آخه تو چی میدونی ازم که رو تنم جای چنگال گرگه!!!
پا گذاشتم رو قلبم که له ♩♬♫ شم ما کوچکا خدامون بزرگه…
1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش.
2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن.
3- برای فردایت برنامه ریزی کن.
4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن.
5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی.
6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان.
7- احمقانه رفتار مکن.
8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر.
9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر.
10- همیشه در حال آموختن باش.
11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز.
12- روز تولدت یک درخت بکار.
13- دوستان جدید پیدا کن اما قدیمیها را از یاد مبر.
14- از مکانهای مختلف عکس بگیر.
15- راز دار باش.
16- فرصت لذت بردن از خوشی هایت را به بعد موکول نکن.
17- به دیگران متکی نباش.
- هیچ وقت در مورد رژیم غذاییت با کسی صحبت نکن.
19- اشتباه هایت را بپذیر.
20- بدان که تمام اخباری که می شنوی درست نیست.
21- بعد از تنبیه بچه هایت , آنها را در آغوش بگیر و نوازش کن.
22- گاهی برای خودت سوت بزن.
23- شجاع باش , حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی , هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد.
24- هیچوقت سالگرد ازدواجت را فراموش نکن.
25- به کسی کنایه نزن.
26- از بین کتاب هایت آنهایی را امانت بده که بازگشتشان برایت مهم نباشد.
27- به بچه هایت بگو که آنها فوق العاده اند.
28- سحر خیز باش
29- سعی کن همیشه خیلی هوشیار باشی , شانس گاهی اوقات خیلی آرام در می زند.
30- همیشه ساعتت را پنج دقیقه جلو بکش.
31-کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن شاید تنها داروی او باشد
32-وقتی با بچه ها بازی می کنی سعی کن آنها برنده شوند
33-هیچگاه در دستگاه پیغام گیر تلفن پیام بی معنی و نامفهوم نگذار
34-وقت شناس باش
35-از افراد ناشایست دوری کن
36-در پول دادن به بچه هایت خسیس نباش
37-اصالت داشته باش
38-هیچ وقت به رقیبت اعتماد نکن
39-از حدی که لازم است مهربانتر باش
40-وقتی عصبانی هستی به هیچ کاری دست نزن
41-بهترین دوست همسرت باش
42-تا وقتی شغل بهتری پیدا نکرده ایی شغل فعلیت را از دست مده
43-سعی کن مفید ترین و با احساس ترین آدم روی زمین باشی
44-از کسی کینه به دل نگیر
45-برای تمام موجودات زنده ارزش قائل شو
46-شکست را به راحتی بپذیر.
47- وقتی پیروز شدی فخر فروشی نکن.
48- خودت را در گیر مسائل بی اهمیت نکن.
49- هرگز به کسی نگو که خسته و افسرده به نظر می آید.
50- همیشه به قولت وفادار باش.
51- تا می توانی جدایی ها را به وصل تبدیل کن.
52- عادت کن که همیشه حتی زمانی که ناراحت هستی خودت را سرحال نشان دهی.
53- زندگی را سخت نگیر.
54- هیچ وقت قمار بازی نکن.
55- وقتی با کار سختی روبرو شدی به خودت تلقین کن که شکست غیر ممکن است.
56- از وسایلت به خوبی محافظت کن.
57- انتظار نداشته باش که پول برایت خوشبختی بیاورد.
58- برای تغییر دادن دیگران بیش از این تلاش نکن.
59- همیشه خوش ظاهر و شیک پوش باش.
60- پلها را از بین نبر شاید مجبور شوی بار دیگر از رودخانه عبور کنی.
61- خودت را دست کم نگیر.
62- متواضع و فروتن باش.
63- در ماشینت را همیشه قفل کن.
64- قدرت بخشندگی را از یاد مبر.
65- نسبت به مردمی که به تو می گویند خیلی صادق و بی ریا هستی محتاط باش.
66- دوستی های قدیم را دوباره تازه کن.
67- سعی کن زندگی همواره برایت پیام داشته باشد.
68- کتاب مورد علاقه ات را برای بار دوم بخوان.
69- طوری زندگی کن که روی سنگ قبرت بنویسند: شخصی که از هیچ چیز در زندگیش پشیمان نبود .
70-بیشتر از ظرفیت یک نفر به او خوبی نکن
كساني كه زياد چاي مينوشند پير ميشوند
خوردن فلفل باعث حفظ جوانی میشود
خوردن سیرازپیری زودرس جلوگیری میکند
قارچ دوران جوانی را افزایش میدهد گوجه طول عمر را افزایش میدهد
آب هویج حافظ جوانی است.
ماده غذایی که شما را جذابتر میکند:
زغال اخته؛ ضدتیرگی دندان
بذر کتان؛ اکسیر جوانی پوست
کلم قرمز؛ ضدچین و چروک پوست
کیوی؛ میوه دوستدار لثه
برگه زردآلو، نگهبان رنگ پوست
مرکبات؛ کپسول ضدپیری
آلو؛ ضامن ناخن های سفت و محکم
سیر؛ جوان کننده پوست
تمشک؛ خداحافظی با ورم صورت
آووکادو؛ میوه جوانی
غلات کامل؛ پاک کننده پوست
(سنبل هندی؛ مهارکننده استرس
انبه و هویج؛ هدیه هایی برای پوست
شیرسویا؛ برای داشتن ناخن های بلند
لبنیات کم چرب؛ ناخن هایی که نمی شکند
گوجه فرنگی برای درخشان شدن پوست
ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﺎ ﺍﺻﻼً ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﻌﻤﻮﻟﻦ ﯾﺎ ﺻﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ !
ﺩﺭ ژاپن ﺧﺎﻧﻪ ﻭﯾﻼﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣُﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﯾﮏ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ !
ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻌﺎﺩﻝ ۷۵۰۰ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ !
ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ !
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﺗﺮﻧﺪ !
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ژاپن ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﮐﺎﺭﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺟﯽ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.
اﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ، ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !
ﺩﺭ ژاپن . !!!
ﯾﮏ :
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ .
ﺩﻭ :
ﻫﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﮊﺍﭘﻦ ﮐﻪ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺣﺮﺻﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺳﻪ :
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺭﺍ
ﺍﯾﻨﺠﯿﻨﺮ ( ﻣﻬﻨﺪﺱ) ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ"ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ و ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ۵ ﺍﻟﯽ ۸ ﻫﺰﺍﺭ ﺩلاﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﮐﺘﺒﯽ ﻭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ .
ﭼﻬﺎﺭ :
ﮊﺍﭘﻦ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ( ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻭ ﻣﺲ ﻭ . ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ) ﻭ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺻﺪﻫﺎ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺸﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ .
ﭘﻨﺞ :
ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﻃﯽ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ، ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻤﺐ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ .
ﺷﺶ :
اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ، ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻠﻤﻪ " ﺑﯽ ﺻﺪﺍ " ﯾﺎ (silent) ﺍﺯ ﮐﻠﻤﻪ " ﺍﺧﻼﻕ" ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻫﻔﺖ :
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺩﺭﺳﯽ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺷﺸﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ (ﮔﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﺧﻼﻕ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺷﯿﻮﻩ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ .
ﻫﺸﺖ :
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﭘﯿﺸﮑﺎﺭ ﻭ ﺧﺪﻣﻪ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ .
ﻧﻪ :
ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺗﺎ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ " ﻣﺮﺩﻭﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﭼﻮﻥ ﻫﺪﻑ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﻧﻬﺎﺩﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﻠﻘﯿﻦ .
ﺩﻩ :
ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺷﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ . ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﯾﺎﺯﺩﻩ :
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺳﺖ . ﻣﺴﻮﻟﯿﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ، ﻫﺮ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻭﻗﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻗﺘﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺑﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎ ﺣﺮﯾﺺ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ :
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﻏﺬﺍ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺳﯿﺰﺩﻩ :
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ژاپن ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﮊﺍﭘﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ .
یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد : نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست .
با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند .
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده .
مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد
اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد.
در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد.
بروید از قصاب بگیرید.
تا اینکه او مریض شد
احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد.
هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود.
همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد
دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد.
او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت.!
اگر دچار گرفتگی رگ های قلبی شده اید، نیازی به عمل قلب باز ندارید، زیرا گرفتگی رگ ها پس از این، شما را آزار نخواهد داد. فقط کافی است، روزی نصف استکان (معادل 30 سی سی) از این نوشیدنی غلیظ و طبیعی را میل نمایید تا مشکل تان به کلی برطرف گردد.
افرادی که مشکل چربی خون بالا دارند و میزان کلسترول بد (LDL) در آنها بالاست و رگ های بدن آنها در اثر رسوب چربی ها دچار گرفتگی شده است ، پس از مصرف این محلول می توانند شب ها بدون پریشانی خاطر، خواب راحت و آسوده ای داشته باشند
همچنین مصرف این محلول، برای کسانی که سایش دندان (دندان قروچه) و یا جرم دندان دارند، مفید است.
طرز تهیه:
30 عدد حبه ی سیر را پوست بگیرید و همراه با 5 عدد لیمو ترش (شیرازی) با پوست که قبلا هسته های آنها را گرفته اید، در هم زن (میکسر) بریزید. پس از آن که همه ی محتویات در میکسر له شد، با یک لیتر آب مخلوط نموده و بجوشانید (نکته ی مهم: فقط و فقط، یک بار جوش بخورد).
پس از سرد شدن، آن را از صافی رد نمایید و محتویات را داخل یک شیشه بریزید و در یخچال نگهداری کنید.
طرز مصرف:
روزانه نصف استکان از این نوشیدنی (به اختیار خودتان قبل یا بعد از غذاهای اصلی) را میل نمایید. پس از گذشت سه هفته ، احساس جوانی و شادابی در تمام وجودتان قابل لمس خواهد بود، زیرا تمامی گرفتگی های رگ های بدن و سایر عوارض آن مثل دید کم و سنگینی گوش برطرف خواهد شد.
به یاد داشته باشید، بعد از مصرف یک دوره ی سه هفته ای، باید هشت روز استراحت کرده و سپس دومین دوره ی مصرف سه هفته ای را شروع کنید. به این ترتیب یک تاثیر مطلوب را تجربه خواهید کرد. این دوره ی درمان ارزان و بی ضرر را می بایست هر ساله تکرار کنید.
البته باید گفت که با خوردن این نوشیدنی، هیچ کس بوی نامطلوب سیر را از شما احساس نخواهد کرد.
(اگر مشکل قلبی دارید، بهتر است قبل از مصرف این مخلوط با پزشک خود م کنید).
این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!! سالهای پیش وقتی به درس لیلی و مجنون میرسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد. یا به مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در چهره ی دانش آموزانم میدیدم .
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم و امسال وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد.
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم نسبت داده شدند . وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون از فراق لیلی گفتم
یکی پرسید لیلی خیلی قشنگ بود؟
گفتم از دیده ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت.
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده، تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته. خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند ماندم که این نسل کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند
نسلی که از جان گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم، کمک به همنوع برایشان بی اهمیت،
مرگ پسر به دست پدر از نوع حماقت است امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در خانه سالمندان برای خودشان رزرو کنند. این نسل تنها آباد کننده خانه سالمندان خواهند بود.
برای انهدام یک تمدن سه چیز را باید منهدم کرد (اول خانواده، دوم نظام آموزشی و سوم الگوها )
برای اولی منزلت زن را باید شکست.
برای دومی منزلت معلم.
و برای سومی منزلت بزرگان و اسطوره ها.
۷۰۰ سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند. کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند
پیرزنی از آنجا رد میشد. ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است !
کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت ! چوب بیاورید ، کارگر بیاورید ، چوب را به مناره تکیه دهید ، حالا همه باهم ، فشااار دهید فشااااااااااار !!! و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟
بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد !کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟معمار گفت: نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت.
اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت، دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد. ولی من الان با یک چوب و کمی فشار، مناره را برای همیشه صاف کردم !!
از شایعه بترسید ! در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید ! اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد.
با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز.
گفتم: منم کار دارم باهات میام.
1- سر وعده اومد در خونه مون سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید.
گفتم ممنون؛ حالا خسته شدی من میشینم. معرفت اول
2- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم . من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم. گفتم: چه فرقی داره؟!!!
گفت: اون مشتریهاش کمتره، تا کسب اونم بگرده.
3- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دوتا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد.
گفت: این مسافرکش ها منتظر مسافرن، گناه دارن، روزیشون کم میشه.
3-بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد. اونو سوار کرد. مسیرش کوتاه بود؛ پول که ازش نگرفت، 5هزار تومن هم بهش داد.
گفتم رفیق معتاد بود ها.
گفت: باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن. مهم اینه که من به نیّت خشنودی خدا این کار را کردم.
5-رسیدیم کنار قبرستان شهر، یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود. بهش گفت: همش چند؟ گفت: 13هزار تومن. ازش خرید.
گفتم: رفیق اینقدر ارزش نداشتا. گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه
6- رسیدیم شيراز، پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود. گفت 4تا 5هزارتومن.
4تا ازش خرید. گفتم رفیق اینقد ارزش نداشتا.
گفت: میدونم، میخواستم روزیش تامین بشه. گناه داره تو آفتاب وایساده.
یه جای دیگه هم از یه بچه یه کتاب دعا خرید 2 هزاروتومن!!!
7- از روی یک پل هوایی رد میشدیم، یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود. یه کم رد شدیم، یه دفعه برگشت گفت میای خودمونو وزن کنیم؟
گفتم: من وزنمو میدونم چقدره. گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من و تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش ازه کجا تامین بشه؟!!!
گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم. گفت نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی؛ اینجوری میگه کاسبی کردم.
8-یه گدایی دست دراز کرد. یه پول خورد بهش داد. گفتم: رفیق اینها حقه با.
گفت: ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم. مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم.
9-اگه میخواستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد
میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم.
10-یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی؟!!!
گفتم: رفیق، بچه هات بودن؟
گفت: نه، یه بچه فقیر از مهدیه رو حمایت مالی کردم. اون بود زنگ زد.
گفتم: چن بهش میدی؟!!!
گفت سه مرحله در یک سال 900 هزار تومن. اولِ مهر، عید و تابستان سه تا سیصدتومن.
11-تو راه برگشت هم از سه تا کودک آویشن کوهی خرید. گفت اگر فقط از یکیشون بخرم اون یکی دلش میشکنه.
میدونین من تو این سفر چقد خرج کردم؟!!!
3هزار تومن!!!
یه بسنی برا رفیقم خریدم چون همینقدر بیشتر پول تو جیبم نبود. من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود. به من اجازه نمیداد حساب کنم.
میدونین شغل رفیق من چه بود؟!!! برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ یخچال و کولر و آبگرمکن بود و یه مغازه کوچک داشت.
میدونین چه ماشینی داشت؟!!! پرایدِ 85
میدونین چن سالش بود؟!!!!
34 سال.
میدونین من چه کاره بودم؟!!!
کارمند بودم، باغ هم داشتم.
میدونین چه ماشبنی داشتم؟
206 صندوق دار؛ کلک زدم گفتم خرابه که اون ماشینشو بیاره
دوستم یه جمله از کوروش کبیرگفت که به دلم نشست:
دستهایی که کمک میکنن
مقدس تر از لبهایی هستن که دعا میکنن. بنده مخلص خدا بودن به حرکت است نه ادعا
بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن تا دیگران هم ازشون چیزایی یادبگیرن
این استاد که یکی از بهترین جراحهای ارتوپد و فلوشیپ جراحی ستون فقرات و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند، در اینستاگرام شخصی با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است.
مریم عزیزم سلام
من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است رسیدهام؛
پزشک،
جراح،
فوق تخصص،
استاد
و حتی رئيس!
اما امروز بعد از این راهِ دراز و پر مشقّت یک آرزو بیشتر ندارم. همه اینها را که برشمردم پس بدهم و در عوض لحظهای کنارِ تو بنشینم ، در چشمانت نگاه کنم و فنجان چایی با هم بنوشیم و این بار قول میدهم که چای را نه یکباره و داغ که با آرامش و پا به پای تو بنوشم.
مریم عزیزم؛ این روزها جوانترها آنچنان برای پیشرفت، عجله دارند که نگاهِ مادر، نفسِ پدر و عشقِ همسر را نمیبینند و برای رسیدنِ هر چه سریعتر به قله بسیاری را در دامنه جای میگذارند.
مریم عزیزم،
من پشیمانم از تمامِ شبهایی که صحبتِ تو را نمیشنیدم و به فکرِ تشویقِ حاضرینِ در سخنرانیِ فردایم بودم.
من پشیمانم.
مریم جان بگذار جوانترها را نصیحتی کنم.؛
"در بالای قلّهها و آن سوی ابرها خبری نیست ، هر چه هست در دامنه زندگی شماست."
نصرت الله خازنی،رئیس دفتر دکتر محمد مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری، گوشهای از خصوصیات او را این گونه نقل میکند:
قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچههای احمدآباد همیشه در خانهاش بود و این ها را بزرگ میکرد. زندگیاش فوقالعاده ساده بود. چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمیگرفت. یک کلمه دروغ از دهانش درنمیآمد. یک وعده حرام نمیگفت.
بیست و هشتماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد(استفاده از ثروت خانوادگی). همه خرجها را شخصا میپرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق میداد. همچنین عیدیها و هزینهها و پاداشها را. دکتر مصدق در عرض بیست و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصدهزار تومان خرج کرد.
مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمیترین دوستانش نمیپذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی، از دوستان مصدق، یک کامیون کوچک خربزه از مشهد فرستاده بودند. وقتی خبر آوردند که خربزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شد و گفت: این چه کارهایی است؟ این چه بدعتهای بدی است؟ من خربزه میخواهم چه کار؟ بگویید برگردانند.
گفتم :آقا به امیر تیمور توهین میشود. از روی اخلاص و ارادت این کار را کرده. اگر کامیون به مشهد برگردد راه که آسفالت نیست و عمدهاش خاکی است. همه خربزه ها میشکند و خراب میشود.
گفت :اجازه نمیدهم یکدانه از این خربزهها به خانه من وارد شود.
گفتم : پس اجازه بدهید این ها را ببریم دارالمجانین.
گفت :ببرشان.
خربزه ها را بردیم آنجا. بعد از آن مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: مطالعه کن و ببین چه محل درآمدی پیدا میکنی که جیره مریضهای آنجا را بالا ببری که مریضهایی که آنجا میخوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند.
بعد از آن بود که جیره هر مریض از 3 تومان به 10 تومان افزایش یافت.
یکبار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و 46 سال پیش او بود بر حسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخستوزیری سوار ماشین نخستوزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که :
به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی سوار ماشین دولتی شدی؟
خود مصدق یک دفعه هم ماشین نخستوزیری را سوار نشد. یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد. همه چیزش ملی بود. لباس و کفش و همه چیزش وطنی بود. او هیچ چیز خارجی نداشت. فقط موقعی که میخواست به آمریکا برود یادم هست که یک دست لباس اسپورتکس برایش دوختند. آن را از لالهزار خریده بودیم. بیشتر هم علتش این بود که چندان اتو لازم نداشت و چروک نمیشد.
دکتر مصدق به خصوصیات اخلاقی و شخصی ما توجه داشت. اگر به فرض میفهمید که من مشروب میخورم محال بود مرا نگه دارد. اگر به فرض میشنید که پکی به تریاک میزنم محال بود مرا تحمل کند. یک بار فهمید که یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شب ها به منزل او میرود و به زن اولش میگوید من در دفتر مصدق هستم. دکتر مصدق به من گفت:
آقای خازنی من دروغ را از هیچکس نمیبخشم. این دروغ گفته، ثانیا هوس زن جوان کرده، این زن جوانی و عمرش را در این خانه گذاشته، با فقر و بدبختیاش گذرانده حالا او رفته زن دیگر گرفته؟ گفت دستور بده که حقوقش را به خودش ندهند. به خانم اولش بدهند.
کارهای حقوقیاش را انجام دادم و از آن به بعد حقوق آن شخص را به زن اولش میپرداختند .
یک بار آقا مرا خواست در حالی که عصبانی بود.
گفتم: آقا، چه شده؟
گفت :این مش مهدی آبروی ما را برده.
گفتم :چه کار کرده؟
گفت: از این بالا نگاه میکردم دیدم در کنار سینی سربازها، یکچهارم طالبی گذاشتهاند. آقا سرباز باید یکچهارم طالبی بخورد؟ اقلا نصف طالبی بدهند.
غذای آن ها را مراقب بود که بهترین غذا باشد. در همان آشپزخانهای که نهار خودش را میپختند، غذای سربازها را هم میپختند. خلاصه سر طالبی غوغایی کرد.
به آقا گفتم: قرار است ارباب مهدی یزدی، رئیس هیئت مدیره وارد کنندگان چای، میخواهد بیاید.
گفت: برای چه میخواهند بیایند؟
گفتم :احتمالا راجع به چای است ،چون کسانی که میخواهند بیایند بزرگ ترین واردکنندگان چای هستند.
گفت :خیلی خوب.
قبل از این ورود آنان به مش مهدی گفت چای لاهیجان اعلی دم کن و وقتی مهمانها آمدند برای آنان بیاور. وقتی آن ها چای معطر لاهیجان را خوردند از ارباب مهدی پرسید:
چای چطور بود؟
ارباب مهدی گفت: خیلی عالی بود.
گفت: این همان چای ایران است.
وقتی گفت این چای ایران است آن ها حرفشان را اصلا نزدند و مطرح نکردند که اجازه بگیرند چای از خارج بیاورند. مجلس به همین ترتیب با خوردن یک چای تمام شد.
۱) سرماخوردگی
علائم: سرماخوردگی با گلودرد، آبریزش بینی و سرفه همراه است و حدوداً یک هفته طول میکشد تا برطرف شود.
۲. آلرژیهای فصلی
علائم: آلرژیهای فصلی باعث سرفه، آبریزش و گرفتگی بینی، عطسه، خارش چشم و گلودرد میشوند.
۳. التهابات بینی غیر آلرژیک
علت: این مشکل میتواند به دلیل مواجه شدن با عوامل غیر آلرژیک رخ دهد. مواردی مانند آلودگی هوا یا شرایط خاص پزشکی ممکن است منجر به این واکنش شود.
علائم: آبریزش بینی، عطسه مکرر، خارش چشمها و کیپ شدن و گرفتگی بینی از جمله علائم التهابات بینی غیر آلرژیک هستند.
۴. سینوزیت مزمن
علت: این بیماری ممکن است با عفونت ویروسی، باکتریایی یا قارچی دستگاه تنفسی فوقانی شروع شود
علائم: درد صورت، تورم و گرفتگی بینی، خستگی، ترشحات مایل به سبز یا زرد بینی، از دست دادن حس بویایی، درد گوش، سرفه و گلودرد از جمله علائم سینوزیت مزمن هستند.
۵. آلرژی مزمن
علائم: خستگی، تحریک پذیری، مشکل در خواب، آبریزش و گرفتگی بینی از جمله علائم آلرژیهای مزمن هستند.
۶. سینوزیت حاد ویروسی
علائم: ترشحات شفاف بینی (ترشحات مایل به سبز یا زرد)، تب، درد ناشی از فشار دادن صورت، خستگی شدید و علائم عصبی (تشنج یا ضعف شدید و بیحالی) از جمله نشانههای این بیماری هستند.
۷. مونونوکلئوز عفونی
علت: مونونوکلئوز عفونی از طریق بوسیدن فرد آلوده، استفاده از قاشق فرد آلوده، استفاده از لیوان فرد آلوده و به طور کلی تماس با بزاق دهان فردی که مبتلا است به سایرین منقل میشود. از دیگر روشهای انتقال این بیماری، میتوان به برقراری رابطه جنسی اشاره کرد.
علائم و روش تشخیص: خستگی، گلودرد، تب، جوش، بدن درد، سردرد، کاهش اشتها، خستگی، سرفه، شکم درد، تورم گردن و زیر بغل و گاهی اوقات تورم کبد و طحال از جمله علائمی هستند که مونونوکلئوز عفونی دارد. حتی ممکن است با ابتلا به این بیماری دچار آبریزش بینی صبحگاهی هم شوید. این علائم کافی هستند تا پزشک بتوانند بیماری مونو را تشخیص دهد.
۸. آنفولانزا
علائم: آنفولانزا در اغلب مواقع با تب، آبریزش بینی صبحگاهی، لرز، سرفه، گلودرد، بدن درد و خستگی شدید همراه است. این علائم ممکن است به صورت ناگهانی و بدون هیچ مقدمهای ظاهر شوند.
۹. آلرژی به داروهای مختلف
۱۰. قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی
قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی یا دود هم میتواند آبریزش بینی بیاورد. برخی از افراد شغلشان به گونهای است که مدام با مواد شیمایی در تماس هستند. برای این که متوجه شوید علت آبریزش بینی چیست، وضعیت خودتان را در روزهای تعطیل که در خانه هستید بررسی کنید. اگر وضعیت شغلی شما منجر به این حالت میشود، یا جایگاهتان را در محل کار تغییر دهید یا این که از ماسکهای مخصوص استفاده کنید تا مواد شیمیایی وارد دهان و بینی شما نشود.
روشهای پیشگیری
۱. دوری از موارد آلرژیزا
اگر به گل و گیاه آلرژی دارید و همیشه آبریزش بینی صبحگاهی را تجربه میکنید، بهترین راه این است که گیاهانی را نگهداری کنید که گرده ندارند و آلرژی ایجاد نمیکنند.
در غذاهایتان کمتر از فلفل و ادویههای آلرژیزا استفاده کنید و رویه تخت و بالشتان را با روکشی که پرز و کرک آلرژیزا ندارد بپوشانید. اگر به آلودگی هوا حساسیت دارید یا این که آب و هوای فصلی روی بدنتان تأثیر میگذارد، بهترین راه حل این که در این مواقع کمتر در محیط بیرون حضور داشته باشید. موقع بیرون رفتن از خانه هم ماسک استفاده کنید
۲. نوشیدن آب
۳. شستن و ضد عفونی کردن دستها
۴. تقویت سیستم ایمنی بدن
فروردین
امروز خیلی سرت شلوغه
اما خبر خوب اینه که بیشتر این شلوغی به خاطر اینه که اخلاق و رفتار جذابی داری و دیگران
دوس دارن برای کاراشون به تو مراجعه کنن
امروز هر ثانیه ش برای تو درس و یادگیریه
اردیبهشت
امروز حقیقت رو بگو بدون ترس و نگرانی
خدا هم دوست راستگوهاست و هیچ اتفاقی نمی افته
امروز یه تماسی که منتظرش بودی رو دریافت می کنی
و یه صحبت طولانی و مفید خواهی داشت
خرداد
افکار تو نشون دهنده ی بلوغ فکری توئه
اینکه کسی نمی تونه ذهن تو رو بی دلیل درگیر کنه دلیلش همینه
عاقلانه و منطقی رفتار می کنی امروز
اما سعی کن بی مهر نباشی
شاید خیال کنی کار ها داره با سرعت انجام میشه
اما همه ش دلیل تغییر رویکرد و نگرش خودته
تیر
احساس بلاتکلیفی شاید داشتی روزای گذشته
بعضی موانع و تاخیر ها با عث این قضیه شده
باید همه شون رو حل کنی تا همه چی برگرده رو روال
امروز انگیزه ی مورد نیازت رو پیدا می کنی و می تری
مرداد
امروز روز خیلی خوبیه برات
جسم و روحت بالانسه
و اماده هستی تا انرژی رو صرف کارات کنی
هیچ چیز نمی تونه جلوت رو بگیره
اگه مخالفتی هست به خاطر ایده هاییه که داری و دیگران ممکنه درک نکنند
با رامش با بقیه برخورد کن
عصبی نباش و روزت رو با ارامش به اتمام برسون
شهریور
شاید فشار های اخیر کمی روت تاثیر گذاشته
ارامش خودت رو حفظ کن
از کوره در نرو
لازم نیست جوری رفتار کنی انگار همه چی خوبه یا جوری باشه انگار همه چی داغونه
تعادل رو حفظ کن
استراحت کن و به خودت ارامش بده
لازم نیست تو کارا عجله کنی
مهر
امروز یه کم حواست پرته
هر چیزی می تونه حواست رو به خودش معطوف کنه
البته بد هم نیست می تونی خیلی چیزا رو که قبلا نمی دیدی الان ببینی
ولی امروز زیاد بی خیال نباش و قبل از هر کاری خوب فکر کن
آبان
احساساتت رو با عقل و منطق مورد تجزیه تحلیل قرار بده
اینطوری می تونی خیلی از مسایل پیچیده رو حل کنی
فقط سعی کن امروز دچار اعتماد به نفس کاذب نشی و خیال نکنی همه چیو می دونی
حواست باشه کسی رو نرنجونی
آذر
بیخیال نباش
اینجوری دیگران اذیت می شن
و از حرف زدن باهاشون دوری نکن
تا بتونن حرفاشون رو بهت بزنن
و اینجوری اگه تنشی هست برطرف میشه
امروز شانس این رو داری که اشتباهاتت رو تصحیح کنی
خیلیا ارزوشونه که همچین شانسی نصیبشون شه
دی
امروز همین که با دیگران حرف می زنی و به حرفاشون دل می دی باعث میشه این ذهنیت
که تو ادم مغروری هستی رو کنار بذارن
امروز یه برنامه ی خوب برای سلامتیت بریز
و قدم یه قدم پیش برو
بهمن
نه مشکلی هست نه چیزی
خیلی هم ارامش داری
همینطور می تونی باعث ارامش دیگران هم باشی
این ارامشت تو رو شکست ناپذیر کرده
اگه می خوای با کسی حرفات رو در میون بذاری
بهش فکر نکن که واکنشش چیه
حرفت رو بزن
اسفند
حرفات رو با شجاعت بزن و اصلا به این فک نکن که واکنش بقیه چیه
این نقطه ضعف رو که حرفات رو از ترس واکنش دیگران نمی زنی کنار بذار
شجاع باش
امروز کارای توی خونه اولویتت باشه
در این مطلب همراه ما باشید تا به بررسی مسیری بپردازیم که امروزه خودش تبدیل به یک مقصد
درباره پل ورسک
پل ورسک که قدیمیترین و بزرگترین پل راهآهن کشور است در شهرستان سوادکوه استان مازندران قرار دارد. این پل دارای ارتفاعی بیش از ۱۱۰ متر است و از این نظر شرایط بسیار ویژه و منحصربهفردی دارد.
پل ورسک راه ارتباطی دو کوه صعبالعبور در منطقه است و طولی در حدود ۷۳ متر نیز دارد. ساخت و شروع به کار این پل به دوران پهلوی اول و سال ۱۳۱۵ باز میگردد. در آن زمان چیزی حدود ۲۶ میلیون ریال برای ساخت این پل هزینه صرف شده است، چیزی که اگر بخواهیم آن را با قیمتهای امروزی تطبیق بدهیم بیش از ۵۰ میلیارد تومان خواهد شد!
هزینه ساخت این پل از مالیات به دست آمده پرداخت شده است و هنوز هم قوت و استحکام خود را حفظ کرده است. این پل هنوز هم روزی چند بار محل رفت و آمد قطارهای تهران- ساری و همچنین تهران-گرگان است.
در سال ۱۳۵۶
این پل نقش بسیار زیادی در انتقال کمک به اتحاد جماهیر شوری داشت و به همین دلیل نیز در سال ۱۳۲۴ بود که نام پل پیروزی نیز با پیشنهاد وزارت راه آن زمان برای این پل انتخاب شد.
در طی جنگ جهانی دوم از طرف هیتلر به رضاشاه نامهای فرستاده میشود مبنی بر اینکه هر چه سریعتر پل ورسک و تمامی پلها و تونلهای مسیر راهآهن سراسری را نابود کند. رضاشاه نیز در پاسخ به او علاوه بر اعلام بیطرفی خود به او اعلام کرد که به هیچ کشوری اجازه نخواهد داد که به خاک کشور ایران پا بگذارد.
امروزه پل ورسک به عنوان یک سند تاریخی و البته
این پل در روزهای بارانی غرق در مه و بوی باران است و به راحتی میتواند روح شما را شستوشو دهد. معمولاً مسافرانی که برای بازدید از این پل به این منطقه سفر میکنند ساعتها مشغول
ساخت پل ورسک
داستان از اینجا شروع که در سال ۱۳۰۵ در مجلس شورای ملی صحبت از راهکار و مسیری بود که با کمک آن بتوان دسترسیای میان شمال و جنوب ایران شکل داد.
در این مجلس طرح احداث راهآهن سراسری ایران به تصویب رسید و برای آن هم از نیروهای خارجی کمک گرفته شد. اجرای این طرح بر عهده شرکتی دانمارکی به عنوان کامپساکس قرار گرفت. گروه سازنده این پل همگی از مهندسان خبره و متخصص بودند و برای ساخت آن تضمینی ۷۰ ساله دادهاند.
در فرآیند ساخت راهآهن تصمیمی گرفته شد مبنی بر اینکه راهآهن احداث شده باید از روستای عباسآباد یا همان ورسک نیز بگذرد. در نتیجه نقش این پل در ساخت راهآهن ایران در آن دوره از اهمیت بالایی برخوردار بود.
در هنگام ساخت پل ورسک برای آنکه بتوان شرایط مناسبی را برای عبور قطار فراهم کرد مسافتی در حدود ۱۱ کیلومتر بعد از روستای ورسک به صورت سه پله و روی دامنه کوه احداث شد. این کار باعث میشد که شیب بالای منطقه بشکند و رفت و آمد از آن راحتتر باشد.
امروزه ساخت این مسیر با نامهای سه پله و یا سه خط طلا نیز شهرت دارد. سه خط طلا در واقع در سه کیلومتری پل ورسک و بعد از آبادی ورسک قرار دارد و به کم کردن شیب و البته افزایش ضریب قدرت لوکوموتیوها کمک میکند.
یکی دیگر از اقداماتی که در رابطه با پل ورسک صورت گرفت احداث تونلی بود که در زیر رودخانه ورسک قرار دارد. این کار باعث شد که از صدمات احتمالی طغیان
باید گفت که برای ساخت پل ورسک از ملات سیمان و شن شسته شده و همچنین آجر استفاده شده است. این پل دارای ۶۶ متر دهانه قوسی و همانطور که گفته شد ۱۱۰ متر ارتفاع است، به همین دلیل میتوان گفت که مجموعاً حجم این پل چیزی حدود ۴۵۰۰ مترمکعب است.
این پل به عنوان یکی از پلهای استراتژیک ایرانی در میان سایر مناطق مشابه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و به همین دلیل نیز به ثبت تاریخی ملی دست یافته است.
اقامت در پل ورسک
وقتی تصمیم به بازدید از پل
توصیه ما این است که قبل از رفتن به این منطقه حتماً هم از وجود هتل و خانه اطمینان خاطر حاصل کنید و پیشاپیش آنها را رزرو نمایید و هم آنکه با بررسی شرایط راهها و آبوهوای موجود در این منطقه از امنیت و شرایط مساعد آن برای سفر خود مطمئن شوید.
دانشمندان دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون مطالعهای انجام دادند که نتایج آن نشان میداد، خوشبینی ممکن است احتمال رسیدن عمر افراد به ۸۵ سال را افزایش دهد. افرادی که از ویژگی خوشبینی برخوردارند، کمتر از یک سوم دیگران به حمله قلبی یا سکته مبتلا میشوند.
۲۳ هزار نفری که در این مطالعهها شرکت داشتند،وضعیتشان طی بازه زمانی ۱۴ سالهای بررسی و ثبت شده
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که در طول این بازه زمانی، شرکتکنندگان خوشبین، نسبت به کسانیکه خود را خوشبین ندانستهاند، ۳۵ درصد کمتر دچار سکته قلبی شدند.
استاد آلن روزانسکی، مؤلف اصلی این پژوهش و متخصص قلب و عروق بیمارستان مونت سینای در نیویورک، گفت، نتایج این تحقیق «نشان میدهد که نگاه مثبت به زندگی با احتمال کمتر بروز حمله قلبی ارتباط دارد».
_سر بعضی از قرارها پیاده بروید
_در محل کارتان هر وقت امکانش هست، قدم بزنید و باهمکاراتان حرف بزنید
_با خودتان قرار بگذارید، هر وقت بارانی شد پیاده روی کنید
_هر وقت از چیزی عصبانی شدید برای پیاده روی بیرون بروید
_هر وقت میخواهید با همسرتان حرف بزنید با هم به پیاده روی بروید
_خودتان را در حال پیاده روی تصور کنید
مطالعات نشان میدهند شما میتوانید با تصور خودتان در حال انجام یک فعالیت بدنی، فیبرهای عضلانیتان رافعال کنید! این همان تکنیکیست که بازیکنان بسکتبال برای پرتاب آزاد استفاده میکنند تا ذهنشان را تمرین بدهند.
_برای فکر کردن به نعمتهایی که دارید راه بروید
_اتومبیلتان را دورتر از مقصد پارک کنید
_برای اینکه شب راحتتر بخوابید پیاده روی کنید
چند نکته:
هنگام پیاده روی سعی کنید عضلات شکم و باسن را منقبض کنید. این کار در ابتدا نیاز به تمرکز دارد، اما کم کم عادت میکنید
_کفشهای مناسب پیاده روی انتخاب کنید
_سعی کنید تند پیاده روی کنید
_حین پیاده روی بازوها را تاب بدهید
_بعد از پیاده روی آب زیاد بنوشید
_مدیتیشن کنید
_چای سنتی، چای سبز و قهوه بخورید
_توت، زغال اخته، انگور،مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی،موز، مویز، گردو، عسل، عناب، تخم مرغ و ماهی بخورید.
_ زیاد کتاب بخوانید
- 8 ساعت کامل بخوابید
_ در محیط کاملا تاریک بخوابید و یک ساعت قبل از خواب، خود را از درگیری های ذهنی خالی کنید.
_ یک ساعت قبل از خواب، تلویزیون نبینید.
_شعر حفظ کنید
_روغن زیتون بخورید
_بازی های فکری انجام دهید
_کُندر بجوید
_دمنوش گل مریمی بخورید
_نخ دندان بکشید
_ موقع مسواک زدن، روی زبان تان را هم تمیز کنید.
_موسیقی کلاسیک گوش کنید
_آب بنوشید
_هر روز یه تکه شکلات تلخ بخورید
_دیگه رازهاتو با هرکسی درمیون نذاری
_مسئولیت پذیری رو یاد گرفته باشی
_دیگه فهمیده باشی کی دوست واقعیته و با همون فقط بمونی
_پول و زمان کافی برای تفریحاتت کنار بذاری.
_شغل مورد علاقه ت رو پیدا کرده باشی
_آشپزی خاص خودت رو بلد بشی
_توی یه جمع بتونی خودت رو و استعدادهاتو معرفی کنی
_حتما حتما از خونه ی پدرمادرت خارج بشی و زندگی خودتو شروع کنی چه مجردی چه حالا با ازدواج
_بتونی توی جمع سخنرانی خوبی داشته باشی
_استایل و تیپ لباس پوشیدن خاص خودت رو بهش رسیده باشی
_ادبیات و تاریخ کلاسیک بخونی
_مراقب وزن و اندامت باشی و اضافه وزنت رو سریع کنترل کنی
_به این موضوع رسیده باشی با یه احمق کله پوک که فقط بلده دادو هوار کنه چجوری با متانت رفتار کنی و متوجه باشی اون داو بیداد کردناش به خاطر نادون بودنشه چون چیزی تو مغز پوکش نیست
_اکثر افراد در طول بیستوچهار ساعت نزدیک به 4800 کلمه حرف میزنند. این میزان در نوجوانان بیشتر است
_99 درصد کلسیم کل بدن در دندانها وجود دارد.
_بیستوپنج درصد استخوانهای بدن در پاها قرار دارد
دلیلی مهم برای خریدن کفشهای باکیفیت.
_شما احتمالاً در طول عمر خود نزدیک به 100 هزار پوند غذا میخورید. سعی کنید بخش عمدهاش با فست فود پر نشود.
_پنجاهدرصد قدرت بدن در انگشت کوچک است.
_قلب شما در طول زندگی بیش از سه میلیارد بار میتپد. اگر عاشق باشید بیشتر :)
_شما 33 درصد از زندگیتان را صرف خوابیدن میکنید
_روزانه 234040 بار نفس میکشید
_کمبود خواب زودتر از گرسنگی شما را میکشد. شما تنها ده روز بدون خواب زنده میمانید، اما هفتهها طول میکشد که از گرسنگی بمیرید.
_عطر سیب و موز سبب میشود از پرخوری اجتناب کنید
_تغذیه کامل
_پرهیز از زندگی شهرنشینی
_داشتن زندگی ساده و بدون تجملات
نگاه کردن به مسائل ازبالا
_ورزش
ماساژ _بخصوص نواحی سر و گردن
_مشغول کردن خود به کاری
_استفاده از رنگهای شاد مخصوصا زرد سبز آبی سفید
_خواب کافی
_نگاه کردن به دریا سبزه وطبیعت
_راستگویی و پرهیز از دروغ
_عدم تماس با افرادی که انرژی منفی دارند یاهمیشه نا امیدند
_خنده درمانی
_تنفس عمیق هوای پاک وتازه
_نپوشیدن کفش و لباسهای تیره به خصوص رنگ سیاه که کراهت شدید دارد.
_پرهیز از سیگار
_خوردن دمکرده زعفران
_دمکرده اسطوخدوس سنبل الطیب ،گل گاوزبان به مقدار مساوی
در رابطه با برنامه درسی انگلستان ، در سال 2013 اصطلاح: " نمادهای مناسب موسیقی " به لیست عناصر آنها اضافه شد و عنوان این لیست از "عناصر موسیقی" به "ابعاد مرتبط با موسیقی" تغییر یافت. ابعاد مرتبط با موسیقی در زیر ذکر شده است: زمین ، مدت زمان ، پویایی ، سرعت ، تایبرو ، بافت ، ساختار و نمادهای مناسب موسیقی.
عبارت "عناصر موسیقی" در چندین متن مختلف استفاده می شود. با توصیف آنها به عنوان "عناصر ابتدایی موسیقی" و "
در دهه 00 ، عبارات "عناصر موسیقی" و "محتویات موسیقی" به صورت متناوب مورد استفاده قرار گرفت. عناصر شرح داده شده در این اسناد به جنبه های موسیقی اشاره دارد که برای تبدیل شدن به موسیقی دان مورد نیاز هستند ، به نظر می رسد نویسندگان اخیر مانند استرلا از عبارت "عناصر موسیقی" به شیوه ای مشابه استفاده می کنند. . تعریفی که دقیقاً این کاربرد را منعکس می کند عبارت است از: "اصول ابتدایی یک هنر ، علم و غیره: عناصر دستور زبان." تغییر برنامه درسی انگلستان به "
از زمان ظهور مطالعه روانشناسی در دهه 1930 ، بیشتر لیست عناصر موسیقی بیشتر به نحوه شنیدن موسیقی نسبت به نحوه یادگیری نواختن یا مطالعه آن مربوط می شود. CE Seoreore ، در کتاب
اگرچه نویسندگان لیست های "عناصر مهم موسیقی" می توانند لیست های خود را بسته به اولویت های شخصی (یا نهادی) خود تغییر دهند ، اما عناصر ادراکی موسیقی باید از یک لیست ثابت شده (یا اثبات شده) از عناصر گسسته تشکیل دهند که می توانند برای دستیابی به طور مستقل دستکاری شوند. یک اثر موسیقی در نظر گرفته شده در این مرحله به نظر می رسد که هنوز تحقیقات لازم در این زمینه انجام می شو
اگر به جای آموختن، فقط روزهایتان را می گذرانید و هرساله فقط تولد می گیرید و سن تان را زیاد می کنید، بازنده محسوب می شوید.
اگر فقط برای داشتن آسایش، اتومبیل و خانه عوض می کنید، بازنده هستید.
اگر خوشحال بودن و شاد کردن دیگران را نیاموخته اید.
اگر نمی توانید خود و دیگران را ببخشید.
اگر رقصیدن را نیاموخته اید یا جرات آن را ندارید.
اگر بازی و تفریح در برنامه ی شما نیست.
اگر شنا نمی کنید.
اگرطولانی ترین مسافرت های شما، تا منزل خواهر و مادرتان است.
اگر هر روز و هرشب، سریال های بیشتری می بینید.
اگر هنوز نمی توانید روزی ده صفحه کتاب بخوانید.
اگر نمی توانید روش زندگی تان را مثل همان هایی کنید که مدام از آنها مثال می زنید، بازنده محسوب می شوید.
اگر نمی توانید یک روز از وقت تان را برای دیدن دریاچه ای در ۵۰ کیلومتری شهرتان آزاد کنید.
یا غروب آفتاب را در دشت و کویر ۲۰ کیلو متری تان تماشا کنید.
اگر خانواده، مهمانان و همه باید حتی در روزهای تعطیل، تا دیروقت منتظر شما بمانند تا با شما شام میل کنند، شما بازنده واقعی هستید.
اگر تاکنون آدم برفی نساخته اید.
اگر تا کنون به سالن تئاتر نرفته اید.
اگر گالری هنری یا مسابقه فوتبال یا والیبال را به صورت زنده ندیده اید.
شما بازنده اید.
اگر بعد از خواندن این متن می گویید:
"ای بابا دلت خوشه"، شما زندگی را باخته اید.
برای خودت احترام قائل شو.
شما فقط یک بار زندگی می کنید.
شادی و خوشبختی ذخیره کردنی نیستند
قابل بازیافت هم نیست
هیچ ملتی به اندازه ی ما عزرائیل را به خدمت نگرفته
در هر مراسم و مناسکی میهمان اولمان اوست، در جشن ملی او را به جان دیگران می اندازیم، در عزا و سوگواریمان نیز کسانی هستند که مستحق الطاف جناب عزرائیل اند
قبل و بعد از نماز هم که حال معنوی داریم نیز فرصت را غنیمت شمرده و او را رهسپار منزل دیگران می کنیم
با تمسک به مهارت های این جناب عالیقدر زمان را بیهوده به صحبت کردن و گفتگو با مخالفین هدر نمی دهیم سریعا به عزرائیل حواله شان می دهیم
در مصرف کالری نیز صرفه جویی می کنیم، به جای سوزاندن قند و فکر کردن عزراییل را به پاسخگویی هر منتقدی فرا می خوانیم، بعد از مسابقات فوتبال، کشتی، والیبال، وزنه برداری، نیز چه ببریم و چه ببازیم او یک پای داستان است
او را در تعلیم و تربیت نیز وارد کرده ایم در کتاب ها و کارتن هایمان از کودکی به فرزندانمان آموزش می دهیم که چگونه مرگ را نثار دیگران کنند
مادرانمان نیز با جمله ی الهی خدا مرگت بده رفتار بد را به کودک خود متذکر می شوند(مثلا یعنی اتاقت را جمع کن)
در روابط بین فردیمان نیز کمک های شایانی از این بزرگوار می گیریم، شاگرد برای معلم، عاشق زخم خورده برای معشوق، کارمند برای مدیر خود، مستاجر برای صاحب خانه، همسایه برای همسایه آرزو می کند:بمیری ایشالا خبر مرگت بیاد
حتی وقتی می خواهیم به کسی بگوییم دوستت داریم یا کار بامزه ای انجام دادی می گوییم بمیری الهی( البته با لحنی خاص)
برای تنظیم احوالات خود نیز بازهم دست یاری به سوی ایشان دراز می کنیم مثلا در خواست داریم عزراییل به نزدمان بیاید و راحتمان کند.
عده ای از ما نیز معتقدیم راه نجات ملت مان این است که جناب عزراییل در یک حرکت وسیع میلیون ها نفرمان را به درک واصل کند تا بدین وسیله هم اصلاح ژنتیک صورت بگیرد و هم جمعیت کم شده و مشکلات بیکاری، کم آبی، فقر نیز از مرتفع گردد.
بعد از هر سیل و زله هم عده ای معتقد هستند که نوعی رحمت شامل حال آن سیاه بختان شده ، حتی وقتی جوانی هم میمیرد همه با هم میگوییم خوش به حالش راحت شد.
در کل آنقدر برای این فرشته ی الهی احترام قائلیم که رفتگان نزد ایشان را بسیار محترم تر از زندگان می پنداریم و آنها را تبدیل به اسطوره می کنیم، قهرمانانمان هم همه مردگانمان هستند.
ما که چیزی از جشن های دسته جمعی نمی دانیم
ولی با یاری جناب عزراییل این مسئله را هم حل کرده ایم.
چند سالیست که پیر و جوان و کودک، تخمه و چیپس و پفک به دست از ۵ صبح به تماشای مراسم اعدام میرویم و موقع جان دادن آن بدبخت اعدامی از عمق وجودمان سوت و کف میزنیم و هورا می کشیم.
یا آنکه در مراسم ختم نزدیکانمان صله ارحام را به جا می آوریم و ده ها برابر عروسی هایمان از این جمع شدن لذت میبریم.
البته قسمت خوب داستان این است که خلاقیت هایی هم در عرصه ت در توسل به عزراییل به خرج می دهیم، جدیدا به زبان های انگلیسی، اسپانیایی، عربی، کنگویی، مالایی صدایش می زنیم، یا در قالب نمایش های خیابانی برای دیگر کشورها طلبش می کنیم
ابتکار دیگر اینکه در گذشته او را به سرتاسر گیتی شرق و غرب حواله می دادیم، امروز اما به صورت تک تیرانداز و نقطه زن از ایشان استفاده نموده و اسم ها را به صورت فردی به او سفارش می دهیم، خانم ها(ترزا می، ملکه الیزابت) را نیز به لیست سفارش ها اضافه کرده ایم.
عزراییل جان می بخشید شما را به زحمت زیاد انداخته ایم، بر ما خرده مگیر چرا که ما نتوانستیم دنیایمان را به رنگ زندگی بیاراییم
به همین سبب بر دنیای خود و دیگران رنگ مرگ پاشیده ایم
ساختن بلد نیستیم ولی تخریب کردن را از هر ملتی بهتر می دانیم
عشق را نیافتیم در عوض معدن پرخاش هستیم
خیرخواهی نیاموخته ایم ولی نفرین کردن را استادیم
ما نتوانستیم زندگی بیافرینیم اما خلق مرگ را خوب می دانیم.
ما جز مرگ چیزی برای افتخار نداریم
مرگ کسب و کار ماست.
این کشور زیبا و اسرارآمیز بین هند و چین واقع شده و تا سال ۱۹۷۴ به روی گردشگران بسته بود.
اما امروزه همه کسانی که آماده عبور از تشریفات بسیار هستند و پول کافی دارند میتوانند از بوتان دیدن کنند.
_وزارت شادی
برای مراقبت از آرامش درونی افراد، در سال ۲۰۰۸، کمیته ملی خوشبختی تشکیل شد. حتی پرسشنامه سرشماری جمعیت دارای ستونی است که میتوانید نشان دهید آیا از زندگی خود راضی هستید یا خیر.
علاوه بر این، وزارت خوشبختی وجود دارد که شبیه به اصطلاح تولید ناخالص ملی، خوشبختی ملی را محاسبه میکند؛ و کیفیت زندگی بر اساس تعادل بین ارزشهای مالی و ذهنی تعیین میشود.
_سنت ارث
ن در بوتان بسیار محترم و قابل تقدیرند و سنت ارث و میراث آنها هم این را ثابت میکند. همه متعلقات و داراییهای آنها مثل خانه، قلعه و زمین به دختر بزرگتر میرسد، نه پسر.
_هیچ بی خانمانی وجود ندارد
در بوتان، هیچکس نیست که در خیابانها زندگی کند.
اگر کسی خانه خود را از دست بدهد، کافیست نزد پادشاه برود تا پادشاه به او یک قطعه زمین بدهد که در آن خانه بسازد و سبزیجات پرورش دهد. حالا متوجه شدید که چرا مردم بوتان خودشان را خوشبخت میدانند؟
_مراقبتهای بهداشتی رایگان
هر یک از ساکنان بوتان حق دارد از مراقبتهای بهداشتی و درمانی رایگان استفاده کند. هم پزشکی کلاسیک و هم سنتی در بوتان رایج هستند و فرد خودش تصمیم میگیرد کدام روش را برای خودش انتخاب کند.
_لباس ملی
مردم بوتان لباسهای سنتی میپوشند. مردان رداهای سنگین تا زانو و ن پیراهنهای بلند میپوشند. سطح اجتماعی و موقعیت افراد با رنگ شالی که روی شانه چپشان میاندازند مشخص میشود. مردم عادی شالهای سفید و راهبان و افراد خاص شالهای زرد استفاده میکنند.
_ممنوعیت سیگار
پادشاه بوتان قانون ممنوعیت کشت، برداشت و فروش تنباکو را در این کشور وضع کرد؛ بنابراین خرید تنباکو در این کشور غیرممکن است. گردشگرانی که همه مدارک لازم برای عبور از این کشور را جمع میکنند باید هزینه زیادی بابت آوردن سیگار با خودشان بپردازند.
_توجه به حیوانات و طبیعت
این کشور واقعا به طبیعت و بوم شناسی توجه میکند. آنها حتی به رشد درختان هم توجه ویژهای دارند. بوتان در سال ۲۰۱۵ رکورد جهانی کاشت ۵۰۰۰۰ درخت در یک سال را به دست آورد.
_ویژگیهای آشپزی
بیشتر مردم بوتان بودایی هستند. از آنجا که این مذهب احترام به دنیای حیوانات را میآموزد، گیاهخواری در این کشور رایج است
_گردشگری چالش برانگیز
اگرچه پادشاه، این کشور را به روی گردشگران گشوده است، اما اجازه دسترسی به کل کشور را نمیدهد و فقط به صورت گروهی میتوانید از آن دیدن کنید. همه مدارک و ویزاها توسط یک شرکت زیر نظر دولت صادر میشود و برای دریافت مجوز، باید همه هزینهها را از قبل بدهید (بلیت پرواز، هتل، راهنمای تور، خدمات، ویزا و بیمه و .)
در این کشور فقط با راهنما میتوانید سفر کنید و هیچوقت نمیتوانید به تنهایی پیاده روی کنید. راهنمای تور به شما برنامههای سرگرم کننده مختلفی ارائه میدهد. هر روز معمولا ۲۵۰ دلار هزینه دارد. قیمت هتل هم توسط دولت تعیین میشود.
_اکولوژی مهمترین چیز است
بوتان مشکل محیط زیستی ندارد. واردات یا استفاده از هر ماده شیمیایی در این کشور خلاف قانون است؛ بنابراین همه چیزهایی که برای کشاورزی در این کشور استفاده میشود، طبیعی هستند.
_سنت ازدواج
در بوتان ازدواج با خارجیها ممنوع است. پادشاه همه کار کرده تا بتواند این کشور را منحصر به فرد نگه دارد.
+خیابانها
در پایتخت بوتان، هیچ چراغ راهنمایی وجود ندارد و این برای مردم مشکل نیست. همه علائم با دست نشان داده میشوند.
_خانههای شیرینی زنجبیلی
مردم بوتان تزئین خانه هایشان را دوست دارند. آنها روی دیوار پرنده و طرحهای مختلف میکشند. این تزئینات واقعا دیدنی هستند. یک خانه سنتی معمولا یک ساختمان نسبتا کوچک سه طبقه است. طبقه همکف حیوانات خود را نگه میدارند، فضای زندگی در طبقه دوم است و طبقه سوم به عنوان انبار استفاده میشود. علیرغم همه این قوانین محدود و ممنوع کننده، مردم بوتان بسیار شاد و صمیمی هستند. گردشگران هم هر روز بیشتر به آن علاقمند میشوند.
همچنین ممکن است برای مشخص کردن محصول یا خدمات شرکت خود ، از یک
اکنون روزها محبوب ترین و موفق ترین شرکت ها همچنان می گویند که "ساده تر بهتر است" ، به خصوص امروز که همه چیز خیلی سریع پیش می رود ، شما زمان و زمان کمتری برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان خود دارید. بنابراین باید به شیوه ای بسیار شیک انجام شود اما در عین حال محافظه کار باقی مانده است ، به طوری که گرفتن چشم و مغز آسانتر از
این روزها شما نیز باید هزینه تولید مثل را در نظر بگیرید. طراحی های دقیق تر و رنگارنگ آرم برای تکثیر سخت تر است و البته هزینه های بیشتری نیز دارند. همچنین باید اندازه ای را که
ما در مورد استفاده عمومی از یک
بیایید در مورد هر نوع جداگانه صحبت کنیم. آرم های آیی می توانند بسیار متفاوت باشند. تنوع کلاسیک این است که نماد متناسب با هر یک از اشکال هندسی اساسی باشد. مثلا:
بهترین شکل ها برای استفاده از اشکال هندسی متقارن هستند. تقریباً در هر مکانی قرار دارند و هنوز تعادل را حفظ می کنند. آنها بسیار آسان برای اداره می شوند.
هنوز هم خوب است که آرم متناسب با هر نوع هندسی باشد ، مناسب تر و متعادل تر به نظر برسد:
در آخر هیچ تعهدی وجود ندارد که از چه شکلی استفاده کنید ، می توانید از هر شکل آزاد که می خواهید استفاده کنید ، اما باید با قرار گرفتن در آن بسیار محتاط باشید ، بنابراین آرم به نظر نمی رسد که از هم پاشیده یا در حال از بین رفتن باشد. افتادن:
با انتخاب شکل ، باید در نظر بگیرید که شرکت شما چقدر محافظه کار و پایدار می خواهد ظاهر شود.
ه نظر شما شناسایی ترین قسمت یک تجارت چیست؟ کدام مورد واحد بیانگر تمام احساسات و پیام های مرتبط با برند شما است؟
البته این
در مورد همه مارک های اصلی که می شناسید فکر کنید. چه فست فود باشد یا اتومبیل ، بیشتر مصرف کنندگان می توانند مارک ها را به سادگی با آرم خود تشخیص دهند - حتی اگر در مقیاس خاکستری باشند!
آرم ها مهمترین بخش برندسازی هستند و به دست آوردن حق آنها بسیار مهم است.
در این مرحله ، شما احتمالاً سؤال می كنید كه چرا نمی توانم به سادگی از یكی از برنامه های بیشمار رایگان موجود استفاده كنم و برای خودم یك آرم عالی طراحی كنم؟ رایگان!
حقیقت این است که برخی از مزیت های کلیدی وجود دارد که
در دنیای تجارت ، اولین چیزی که مشتری می بیند ، نشان تجاری برند شما است. بیشتر مواقع غیر از این ، مشتریان تصمیم می گیرند که از برند شما فقط بر اساس آرم شما اعتماد کنند یا خیر.
طراحان گرافیک حرفه ای این موضوع را می دانند ، و آنها از طریق تجربه و آموزش دقیقا می دانند چه عناصری را برای ترساندن به منظور ایجاد یک آرم برای مشتری جذاب و جذاب می دانند.
در اینجا چیزهای زیادی از جمله فونت ها ، اندازه ها و رنگهایی که هر یک در ساخت یک آرم به یاد ماندنی و جذاب دارند کمک می کند.
بهترین آرم ها همانهایی هستند که برای انتقال ارزش های برند شما و جذب احساسات مورد نظر در مشتریان طراحی شده اند. این احتمالاً سخت ترین جنبه
این کاری است که طراحان حرفه ای به بهترین وجه انجام می دهند. آنها هنرمندانی متخصص هستند که دقیقاً می دانند چگونه مارک ها را به اسامی خانواده تبدیل کنند به گونه ای که حتی افرادی که تا به حال مشتری برند نبوده اند ، آنچه را که تنها از این آرم مخفف است تشخیص دهند.
بهش فکر کن. چه تعداد از مردم جهان آرم مرسدس را به خاطر آنچه می شناسند ، می شناسند ، سمبل وسیله نقلیه منحصر به فرد و لوکس ، حتی اگر آنها تاکنون خریداری نکرده اند.
به همین دلیل است که طراحان به دلارهای بزرگ پرداخت می شوند ، و هیچ نرم افزاری رایگان هرگز نمی تواند استراتژی و تصوری را که یک
تمام دلایلی که در بالا ذکر شد ، نشان می دهد که چرا یک آرم جزئی ترین قسمت یک مارک است. طراحان این را می دانند و به همین دلیل است که
این یک تفاوت عمده بین یک آماتور و یک حرفه ای است. در حالی که یک آماتور ممکن است یک آرم خوب طراحی کند که منعکس کننده تمام هویت نام تجاری شما باشد ، جایی برای رشد یا تغییر نخواهد داشت.
از طرف دیگر طراحان حرفه ای می دانند
به عنوان یک برند ، شما باید از آرم خود در طیف گسترده ای از سیستم عامل ها و رسانه ها استفاده کنید. این موارد می تواند شامل وب سایت ، وبلاگ های شما ، رسانه های اجتماعی ، تبلیغات ، مطالب چاپی ، ثابت و غیره باشد.
نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که تمامی این سیستم عامل ها از نظر نوع پرونده ، اندازه ، رنگ و حتی نسبت ابعاد و چیدمان آرم شما نیازهای متفاوتی دارند.
طراحان حرفه ای در حال حاضر این را می دانند و به همان اندازه تغییرات متناسب با دلخواه شما را در حالی که به
برعکس ، اگر تصمیم بگیرید که رویکرد DIY داشته باشید ، تلاش زیادی برای رفتن به جلو و عقب می کنید و سعی می کنید آن را کامل کنید. شما همچنین ممکن است به تنوع مورد نیاز خود پایان ندهید و این کل تجربه را هدر وقت و تلاش خود قرار دهید.
منبع:
"سکانس عاشقانه سریال دل"
ترانه : مهرزاد امیرخانی - ملودی : معین طیبی - تنظیم : علی وانیار
Download Music Shahab Mozaffari - Az Eshghe To
تو دریای شبِ موهات غرقم کن
کی میتونه به جز تو برمودا باشه
نمیخوام قایق سوراخ دنیامون
کنار زرق و برق کشتیا باشه
از اینم میشه دورافتاده تر باشیم
تمام عمرمون ساحل جهنم بود
زیادی بیخیالِ هردومون بودی
زیادی عاشقت بودم ولی کم بود
از عشق تو شاعر شدم تو با خودت برو من با خودم
اندوه تو بر شانه ام تو آتشی و من پروانه ام
یه کم طوفان بزن تو صورت خوابم
من از آرامش چشمات میترسم
نگو چیز عجیبی که نمیفهمم
همین جوریشم از حرفات میترسم
بزن پارومو بشکن توی اقیانوس
از اون زخمای کاری که تهش مرگه
منو محکوم عمق اشتباهم کن
از اون حکمای داری که تهش مرگه
از عشق تو شاعر شدم تو با خودت برو من با خودم
اندوه تو بر شانه ام تو آتشی و من پروانه ام
تو دریای شبِ موهات غرقم کن
کی میتونه به جز تو برمودا باشه
نمیخوام قایق سوراخ دنیامون
کنار زرق و برق کشتیا باشه
آهنگ از عشق تو از شهاب مظفری را به صورت آنلاین گوش دهید
منبع:
مهم نیست که از چه مرورگری استفاده میکنیم؛ زیرا همه ما پوشهای از وبسایتهای دلخواهمان داریم که یا برایمان کاربردی هستند یا برای گذراندن زمان و تفریح یا آموزش و یادگیری به آنها سر میزنیم.
بد نیست بدانید که درحالحاضر، بیش از ۱٫۷۵ میلیارد وبسایت وجود دارد؛ پس هرچه هم که در اینترنت گشتوگذار کرده باشید، امکان ندارد همهی وبسایتهای جذاب و کاربردی را دیده باشید. همیشه گزینههای دیگری هم وجود دارد که میتوانید به پوشهی بوکمارکهای خود اضافه کنید.
در این مقاله، قصد داریم ۴۵ وبسایت جذاب را معرفی کنیم که بهاحتمال زیاد از وجودشان خبر ندارید. در نظر داشته باشید که این وبسایتها بهترتیب حروف انگلیسی معرفی شدهاند.
سایت
برای استفاده از خدمات اکثر وبسایتها و اپلیکیشنها باید در آنها ثبتنام کنید. این ثبتنام فقط برای این است که لینک فعالسازی حساب کاربری برایتان ایمیل شود. بااینحال، مشکل آنجایی است که شرکتها پس از بهدستآوردن ایمیلتان، ارسال ایمیلهای تبلیغاتی آزاردهنده را شروع میکنند. اگر این موضوع برایتان مهم است و میخواهید ایمیلتان را از این پیامهای تبلیغاتی خالی نگه دارید، از وبسایت 10MinuteMail استفاده کنید. 10MinuteMail همانطورکه از نامش پیدا است، سرویسی برای ساخت ایمیل موقت است که فقط ۱۰ دقیقه اعتبار دارد.
یکی از وبسایتهای جذاب جهان که تصاویر چند گیگاپیکسلی پانورامای ۳۶۰ درجه از شهرهای معروف جهان مثل لندن و نیویورک را دراختیارتان قرار میدهد.
وبسایتی کاربردی که در آن میتوانید با حرکت چند اسلایدر، صدای آرامشبخش مدنظرتان را ایجاد کنید. برای مثال، میتوانید با حرکت اسلایدر باران و رعدوبرق، حس کارکردن در روز بارانی را شبیهسازی کنید.
در دنیای امروز با گسترش روزافزون شهرها و مشکلات ناشی از آن، اغلب افراد برای کسب و کار خود از اینترنت استفاده میکنند. راحتی سفارش خدمات و خرید و صرفه جویی در وقت , مشتری مداری منحصر بهفرد , دسترسی به انواع بیشتری از کالاها و خدمات با قیمت مناسب و غیره عمده دلایل افزایش روز افزون تمایل به خرید اینترنتی می باشد.
گروه تعمیرات سه سوت تعمیر دارای سابقه درخشان در تعمیرات لوازم خانگی با هدف هرچه کمتر کردن زمان انتظار برای تعمیرات لوازم خانگی وبسایت خود را در سال ۱۳۹۹ تاسیس و شروع به خدمت رسانی و مشاوره آنلاین به هموطنان عزیز نمود. هدف ما همیشه حفظ رضایتمندی مشتری و تعمیر تمامی لوازم خانگی در حضور مشتریان، بدون جابجایی لوازم خانگی بوده و با عنایت حق، با افتخار دارا بودن ۱۰۰% رضایتمندی مشتریان تا به اینجا به این مهم دست یافتیم. کافیست فقط یک بار با کارشناسان ما تماس بگیرید تا از تفاوت در نوع خدمت رسانی و سرویس دهی آنی سرویس مطلع و برای همیشه یکی از مشتریان راضی ما شوید. اگر لوازم خانگی شما نیاز به تعمیرات دارد، همین حالا فرم مشاوره رایگان تعمیرات لوازم خانگی را پر کنید، کارشناسان ما در کوتاهترین زمان ممکن با شما تماس خواهند گرفت
هر روز هزاران نفر به کالا تعمیر می آیند تا:
شما میتوانید عضوی از سه سوت تعمیر باشید و به ما اعتماد کنید, در سه سوت تعمیر هر توصیه محصول به خوبی مورد تحقیق و آزمایش قرار گرفته و با اقتدار توسط مجموعه ای از بهترین کارشناسان تعیین میشود. بنابراین میتوانید بینش آنها را باور داشته باشید و خود را در بازار احساس کنید.
جهت ارتباط و ارائه پیشنهادات و انتقادات خود میتوانید از طریق اطلاعات تماس با ما در صفحه تماس با ما بصورت (۲۴ ساعته , ۷روز هفته ) اقدام نمایید .
منبع:
يکبار است زندگاني!
يکبار،
همان يکبار
که نسيم صبح را به سينه فرو ميدهيم،
همان يک بار
که عطش خود را با قدحي آب خنک فرو مينشانيم،
همان يک بار
که سوار بر اسب در دشت تاخت ميکنيم،
يکبار.
يکبار و نه بيشتر.
زندگاني يکبار است،
در هر فصل.
محمود دولتآبادي
ناگزيرترين حالتِ زندگي اينجاست که ادامه دارد.
آدمها ميروند، دلخوشيها به پايان ميرسند، زمانه سخت ميگيرد و دليل محکمي براي خنديدن نميماند، اما هر طلوع آفتاب، اين واقعيتِ اجتنابناپذير را به صورتِ انکارِ آدمها ميکوباند که "زندگي ادامه دارد".
رفتنيها ميروند، ماندنيها ميمانند، عزادارها رخت سياهشان را بيرون ميکنند، دستي به موهايشان ميکشند و براي ادامهي روزمرگيهايشان راهيِ جادههاي پرپيچوخمِ زندگي ميشوند، بلاها فرو ميريزند، آدمها زير آوارها مدفون ميشوند، خودشان را بيرون ميکشند، ميتکانند و با تمام درد، ناگزيرند به ادامه، ناگزيرند به فراموشيِ ديروزها و سرسپردن به امروزها.
واقعيت اين است که ما ذرات معلقي در فضاي بيکرانهي روزگاريم و مشکلات و احساسات و دردهايمان تاثيري روي جريان پيشروندهي زمان ندارد!
اسب زمان، بيتفاوت و ديوانهوار، به پيش ميراند و زندگي با تمام تلخي و شيريني و خوبي و بدياش، در غيرقابلپيشبينيترين حالتِ ممکن، ادامه دارد.
نرگس صرافيان طوفان
و
يادت هست
سپيد بود
و مثل واژه پاکي
سکوت سبز چمنزار را چرا ميکرد !
سهراب سپهري
جنس باراني
شکل رقص پروانه
پر از آبي روشن است آسمان چشمانت
دستانت ابر
لبانت غنچه هاي سرخ باغچه
قلبت رنگين کمان پس از باران
بي ريا و دوست داشتني
پر از وسوسه هاي دلدادن
شاخه اي از آفتابي
که آسمان تو را چيده
يا که پيچکي از جنس مهتاب
که در من پيچيده
تن تو تکه اي از بهشت است
که مرا بي نياز از حوريان
محو تو مي کند.
امان از چشمانت!
که وقتي نگاهت مي کنم
تمام کلمات را يکجا از دهانم مي ربايند
نفس هايم حبس مي شود
گويي به تماشاي اسب وحشي سياه
در دل جنگلي سبز نشسته ام
از تماشايشان سير نمي شوم.
بگذار بگويم که سخت مي خواهمت
همچون ابر در دل آسمان
همچون ستاره در دل تاريکي
همچون
نرگس بهزاد
بيا برگرديم به عصر حجر
بيا پاياپاي معامله کنيم
مثلاً من سيب شکار کنم
تو سرم را توي دامنت بگير
من اسب رام کنم
تو روي ديوار تنم نقاشي بکش
با انگشت طلوع خورشيد را به من نشان بده
غروب خودم در تنت غرق ميشوم
تا نبينم جهان نا امن شده
توهينآميز و نا امن .
عباس معروفي
يکبار است زندگاني!
يکبار
همان يکبار
که نسيم صبح را به سينه فرو ميدهيم،
همان يک بار
که عطش خود را با قدحي آب خنک فرو مينشانيم،
همان يک بار
که سوار بر اسب در دشت تاخت ميکنيم،
يکبار.
يکبار و نه بيشتر.
زندگاني يکبار است،
در هر فصل.
محمود دولتآبادي
ماندهام چگونه "تو" را فراموش کنم
اگر "تو" را فراموش کنم
بايد سالهايي را نيز
که با "تو" بوده ام فراموش کنم
دريا را فراموش کنم،
و کافه هاي غروب را،
باران را،
اسب ها و جاده ها را،
بايد دنيا را،
"زندگي" را،
و "خودم" را نيز فراموش کنم؛
"تو" با همه چيز من آميختهاي.
رسول يونان
اي آنکه شخص مَنَت حقير نمود
تا درشتي هنر نپنداري
اسب لاغر ميان به کار آيد
روز ميدان ، نه گاو پرواري
سعدي
عشقهاي اول را فراموش کنيد!
براي عشق اول شعر و قصه زياد ساختهاند؛
براي اولين تپشهاي دل و بغض و بيقراريها
و مسخرهبازيهايش ولي شما باور نکنيد. عشقهاي اول سوتفاهمهاي بانمکي هستند
که گاهي از به ياد آوردنشان هم .
خندهمان ميگيرد .
و ته دلمان خوشحاليم که ناکام ماند
عشق فقط عشقِ آخر!
همينکه امروز دچارش شدهايد .
و دست و دلتان را ميلرزاند. .
همين دلشوره کوچک که گاهي منطقيست
و شايد بيپروايياش کمتر باشد .
اما مال امروز است
عشق آخر را عشق است .
که نه قرار است عروس روياها شود .
و نه شاهزاده سوار بر اسب سپيد،.
فقط ميتواند خوشحالت کند.
با تو زير باران قدم بزند؛
فلافل و بلال و لبو بخورد؛ .
به گربهها غذا بدهد؛
به جاده بزند .
يا اصلا فقط کاري کند که هردو خوشحال باشيد
عشق يعني همين
يعني کسي ترا بلد باشد
عشقهاي اول به درد فراموشي
و گاهي خاطره بازي ميخورند. .
اين عشق آخر است که امشب شب اوست .
حتي اگر هيچ سالگرد
و مناسبتي رابه خاطر نسپارد.
هر زمان که به تو فکر ميکنم
گل مي كارم به هر كجا كه دست زده ام،
آب مي دهم به اسب ها
و دوباره کوه ها را دوست مي دارم.
ايلهان برک
قدر اين عُمر گران را نه تو
داني و نه من
اسب آمال جهان را نه تو
راني و نه من
گرم از لطف خدا عُمر دو
صَد نوح کني
باخبر باش که آخر نه تو
ماني و نه من
تو از شهر غريب بي نشوني اومدي
و با اسب سفيد مهربوني اومدي
تو از دشتاي دور و جاده هاي پر غبار
براي هم صدايي ، هم زبوني اومدي
مثل يک عقربه ي ساعت هشدار شدم
ميدوم روي مداري که خريدار شدم
دور يک دايره از خاطره چرخيده سرم
گيج و ديوانه از اين چرخش پرگارشدم
خسته از قصه ي تکرار به دستور سکوت
مثل آن اسب که تن داده به افسار شدم
ابر آماده ي باران شده چشمان ترم
حبس در بغض خودم از همه بيزارشدم
ماه رفت از شب من پنجره را باز نکن
برف و کولاک به راه است گرفتار شدم
راز با آينه گفتم دوبرابر شده غم
جاي حل کردن اين مسئله تکرار شدم
در سرابي که محال است به پايان برسد
نخ به نخ همدم هر پاکت سيگار شدم
مژگان مه
ميشود امشب
تو شاهزاده ي
روياهاي من باشي
شهسواري بي اسب و کلاهخود
که در رزمگاه عشق
يک قدم پس نميذارد
تا فاتح مطلق دلم گردد
فريبا الف
مرگ دنبال
دريا ها را فتح کرده بود
به صيد آفتاب مي انديشيد
تنها مجسمه ها
در ميدان هاي شهر ايستاده بودند
اسب ها
سراسيمه به خانه تو رسيدند
به خانه تو آمدند
آفتاب
بريده بريده
از دهانشان بيرون مي آمد.
سعيد ابرازي
پشت هر تنهايي
عشقي ست ممنوعه
و زني که نبودن را
کم آورده است
در ستيز با
واژه هاي وحشي قلم
تا رام کند
ياسکرماني
نقش ميزنم بر بوم خيال
دشتي به وسعت آغوشم
مي خواهم
با کمند گيسوانم
به شکار
اسب سرکش روحت بروم
مهرمينامحمدپو
دوستت دارم
آنقدر که
يک اسب زخمي
صداي شليک را.
آريوهمتي
مي ترسم
مي ترسم عصيان کند اسب سرکش خيالت،
مبارزه ي ناعادلانه اي ست .
بين چشم هاي تو
و قلب من .
ثنا صمصامي
بگو دوستم داري تا زيباتر شوم
بگو دوستم داري تا انگشتانم طلا شود
و ماه از پيشاني ام بتابد
بگو دوستم داري تا زير و رو شوم
تبديل شوم به خوشه اي گندم يا يکي نخل
بگو . دل ، دل نکن
بگو دوستم داري
تا شعرهايم بجوشد و واژگانم الهي شوند
عاشقم باش تا با اسب به فتح ِ خورشيد بروم
دل ، دل نکن
پل الوار
شنيده بودم اسب حيوانِ نجيبي ست
من اما اسبِ چموشِ دلم
رام شدني نيست انگار
هر چه دورتر مي روي
بلند ترشيهه ميکشد
برگرد و کمي نگاه بريز
بر جنونِ اين سرکش
زمينم مي زند . بي انصاف.
نازنين محسني
اشک شايد ائتلاف تازه اي با غم کند
اسب بازيگوش و زيباي نگاهت رم کند
ساعت شماته دار کهنه اي هستم ، ولي
خنده هايت مي تواند باز هم کوکم کند
سر به زير هاي تو سر به هوايم کرده است
ديدن چشم تو شايد خاطرم را جم کند
ارتفاع سد بين قلب ما بسيار بود
کاش مي شد سايه اش را از سر ما کم کند
قدر يک عصرانه با من کنج اين آتش بشين
مرد تنها مي تواند خوب چايي دم کند
امير سهرابي
به خوابي عميق فرو بُرو
و در ذهنت
به بي خوابيِ من نپرداز .
بگذار کمي
جاده هاي پوشيده از
درخت را رويا کنم
و دشت هاي پهناور را
سوار بر اسبِ وحشي ام .
من ، زني هستم که فردا صبح
بايد عاقل و آگاه باشد
مرام المصري
به لبخند بنشين رو به رويَم
دست ظريفت را
بگذار زيرِ چانه کشيده ات
خيرهِ نگاهم کن
ميخواهم
اسبِ سرکشِ چشم هايت را
به بند تصوير بکشم.!
امروز ميخواهم
با سهِ چشم بنشينم به تماشايت
و هربارهِ به عمد
بگويم دستم لرزيد
دوباره بخند دلبرجانم.
سارا نادري
باد لاى موهايت مى پيچد
موهايت موج بر مى دارد
و در کرانه اى دوردست
اسب هاى ترکمن رَم مى کنند
چشم هاى تو ارتباطِ مستقيمِ
باد و باران است
چشم هاى تو پيامبر
باغچه و ناودان است
چشم هاى تو معجزه !
چشم هاي تو ابر
چشم هاي تو .
آه اى معشوق !
عادت کرده ام به تنهايى
عادت کرده ام به سکوت !
کمى نگاهم کن
تا صداى دريا بدهم .
بهرنگ قاسمي
خرمن گيسويت را نميخواهم
و کمانِ ابرويت را
يا نرگسِ چشم يا غنچهيِ دهان
يا قامتِ سرو يا لبِ لعل
و ماه صورتت را
نميخواهم
آه ،
اگر چيزي هست
برايِ رام کردن اين اسبِ وحشيِ روح
صدايت صدايت صدايت
تنها صدايت
از پشتِ تلفنِ راهِ دور.
مصطفي مستور
يک روزهايي هم برايِ خودت باش .
برايِ خودت وقت بگذار ،
به خودت اهميت بده .
دنيا را يک طرف رها کن و يک گوشه ي دنج بنشين و با خودت خلوت کن !
چشمانت را ببند و گذشته ها را زير و رو کن ،
دنبالِ اتفاقاتِ خوب بگرد ؛
کارهاي خوبي که کرده اي ، دل هايي که به دست آورده اي ، موفقيت هايي که کسب کرده اي ، همه را مرور کن .
خودت را بابتِ خوبي هايت ، در آغوش بکش ،
به خودت آفرين بگو .
هراز گاهي زنگِ هشدارِ افکارت را رويِ دلت تنظيم کن و خودت را از تهِ دل ، دوست داشته باش !
ميانِ اين مشغله هايِ تکراري ، آدم ها خودشان را فراموش کرده اند ،
هيچ کس ، حواسش به خودش نيست ،
بي هدف ، با اسبِ عادت و روزمرگي مي تازند !
آدم هايِ اين زمانه در بي حوصلگي هايِ خودشان ،
و در قلبِ يک آايمرِ مزمن گم شدند .
منبع: